مقدمه:
نمیدانم چند نفر از بچههایی که در سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۴ در آزمون سراسری دوره کارشناسی شرکت کردند نام مؤسسه فرهنگی-انتشاراتی اندیشه سازان را به خاطر می آورند؟
چند روز پیش اتفاقی یکی از کتابهای تست مؤسسه انتشاراتی «اندیشه سازان» که مربوط به ۶ سال پیش بود را روئیت کردم.نشستم ۱۰ دقیقه به خواندن مقدمه و موخره کتاب.یادمه همیشه مقدمه های ناشر به قلم «فرهاد میثمی» در ابتدای تمامی کتابهای تست موسسه اندیشه سازان را خیلی دوست داشتم! یعنی من کتابهای تست اندیشه سازان را که می خریدم اول میشستم مقدمه مؤلف و ناشر و موخره را خواندن و عجیب لذت بردن.
یادمه صفحه ابتدایی تمام کتابهای تست اش یه شعرگونه فوقالعاده زیبا بود که تمام فلسفه زندگی به نظر من در آن خلاصه شده است:
«زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد»
شعر زیبای ژاله اصفهانی که سرشار از معنا و مفهوم است. ابیاتی از چند کلمه ساده که در مجموع معنایی عمیق را بر تن و جان آدمی می رساند و هنوز هم به این شعر ایمان دارم.