استراتژی های معاملات در بازار سرمایه
آیا از بیکاری خسته شده اید و به دنبال شغلی مناسب می گردید؟ و یا نه شغل دارید و از درآمد کم آن ناراضی هستید؟ و یا اینکه با مشکل مدیریت پس اندازهای خود رو به رو هستید و نمی توانید تصمیم بگیرید با تورم موجود چگونه ارزش پس اندازهای خود را حفظ نمائید و در عین حال از آنها سود بدست بیاورید؟
بهترین راه برای پاسخ به این نیاز ها ورودی عاقلانه به بازار سرمایه می باشد به نحوی که با پس انداز خود می توانید چرخ های تولید و اشتغال را رونق ببخشید، برای خود درآمدی داشته باشید و در عین حال وجوه مازاد خود را مدیریت نمائید.
مطمئنا کسانی که بدون دانش لازم و یک مرتبه وارد بازار سرمایه شوند شکست خواهند خورد لذا بهترین راه کسب دانش شیوه صحیح ورود به بازار سرمایه و سرمایه گذاری در آن می باشد.
سرمایه گذاران بازار سرمایه روش های متنوعی را برای انتفاع از بازار بورس برای خود دارند که برخی در کوتاه مدت و برخی در بلند مدت نتیجه می دهد و باالطبع روش های کوتاه مدت نیازمند وقت و دغدغه بیشتری می باشد اما در روش های بلند مدت در ابتدا با انتخاب سهام مناسب و آتیه دار و سرمایه گذاری در آن و زیر نظر گرفتن آن می توان به سود های کلانی دست یافت. روش تحلیل بنیادی یکی از روش های کسب سود بلند مدت در بورس می باشد.
فعالان بازار عموما در تصمیم گیری های خرید و فروش خود از روش های گوناگونی استفاده می کنند که شاید در بسیاری از موارد دارای مشابهات کمی با یکدیگر باشند. اما در مجموع می توان این روش ها را به پنج گروه اساسی تقسیم نمود:
1- روش نموداری (چارتیستی)
2- روش فاندامنتال (بنیادی)
3- روش MPT (مدل مارکویتز)
4- موج سواران و سفته بازان
5- محکومان موفقیت
در ادامه قصد دارم تا به تشریح روش دوم یعنی بنیادی بپردازم و مبنای آن کتاب تحلیل بنیادی بازار سرمایه تالیف محمد علی شهدائی می باشد.
باید قبول داشت که بازار سهام همانند یک میزان الحراره باشدت و فوریت تمام (وحتی با عصبیت) نسبت به عوامل محیطی از خود عکس العمل نشان خواهد داد.
بر همین اساس در روش بنیاد گرا و با استفاده از کلیه اطلاعات موجود اعم از مالی ، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی سعی دارد تا به بررسسی جامع این میزان الحراره پرداخته و قبل از حرکت جمعی بازار به درک آن برسد. به عبارتی اینها اعتقاد دارند که قیمت های روز یک سهم نمی تواند بیانگر کلیه عوامل تاثیر گذار باشند و باید با درک کلیه شرایط موثر، ارزش فعلی واقعی آن را تشخیص داد که این نظریه در واقع نقطه مقابل تئوری های چارتی قرار دارد که معتقدند در قیمت یک روز سهم کلیه عوامل تاثیر گذار گذشته و آینده نقش خود را قبلا ایفا نموده اند.
در خصوص روش بنیاد گرا در همین حد اکتفا نموده و در مطالب آینده به بررسی روش های فندامنتال در ارزیابی و انتخاب یک شرکت خواهیم پرداخت و سعی خواهیم نمود تا در پایان به نتیجه ای مشترک برسیم که چگونه خواهیم توانست با قدرت و توانایی بیشتر در این بازار گام برداریم.
اما به خاطر داشته باشیم که:
روش خود را در بازار انتخاب کنید و به قوانین بازی پایبند باشید.